یه داستان دارم مینویسم یکم از فصل اول توی وبلاگ گذاشتم
بعد از چهار فصل که تموم شده هنوز با اسم پسره درگیرم
اسم پسره توی داستان پوریا هست کلا اسمش به شخصیتی که داره نمیخوره ادم مغرور و خودخواه و خیلی خوشگل و خوشتیپ و طبقه اجتماعی متوسط رو به بالا
خب ادم با اسم پوریا یاد بچه درس خون های مدرسه میوفته
همین اسم حس و حال داستانو خراب میکنه اه
خود در گیری مزمن گرفتم
:/
اسم پیشنهادی
(اسم خودتون ننویسدا)
بهترین اسکار به اون لحظه ای میرسه که …
میگی بیخیال خوبم
ولی سرتو بالامیگیری اشکات نریزه
حرف و گله ای اگه داری پشت سر نه تو رو خودم بزن بگو بدم بگو در میاد از کارات باز لجم
نمیدونم کجایی ولی به یاد تو میزنم بازم اروم اروم قدم