اقا من و ح(همکلاسیم)اون روز بحث فال شد یکی گفت فلانی خوبه و اینا.ما هم قرار شد برای فان زنگ بزنیم و فال قهوه بگیریم.اما خب چون جدی نگرفتیم به خانواده ها نگفتیم.کلاس حسابان ما زنگ زدیم گفت مبلغی فلان پول کاذت به کارت کنید تا براتون بگیرم با چه درد سری کارت به کارت کردبم به کنار.
ما ریختیم زنگ زدیم گفتیم کارت به کارت کردیم گفت یک ساعت دیگه زنگ بزنید من بیرونم.گفتیم نمیشه و اینا.قرار شد فال قهوه من و ح رو فاطی زنگ بزنه بگیره.برای ح زنگ میزنه و جواب فال میگیره و نصفش درست بود نصفش کاملا غلط
برا من گفتم خودم میزنم.رفتم خونه مامان بزرگم اینا داخل حیاط زنگ زدم گفت ده دقیقه دیگه .ده دقیقه دیگه زنگ زدم و فالمو گفت و کاملااااااااااا درست بود.من مغزم سوت کشید.مکالمه فال رمز دار میزارم بعد این پست.هرکی خواست درخواست رمز کنه.رمز دار شدن به معنی این نیست که بعضی ها نتونن بخونن اون مطلبو.گاهی نویسنده فقط میخواد بدونه چه کسایی اون مطلبو میخونن.پس درخواست رمز کنید تعارف که نداریم.والا خخخخ
تا پست بعد
اها راستی اون پست دنبال کننده ها هم به این دلیل طول کشی که من بعضی هارو شناخت نداشتم بنویسم.برا همین دارم پست وبلاگ هاشون تک تک میخونم خخخخ
