امروز با بچه های دانشگاه رفتیم کافه
خیلی خوش گذشت من ب شدت استرس داشتم.هم بار اولم بود ک میدمشون.هم بار اول بود با پسر میرم بیرون.
سه تا دختر بودیپ پنج تا پسر
هوا یکم سرد بود.نمیدونم چرا تو اون سرما میلک سفارش دادم.تو فضای باز.اخه 😂😂😂
.فکر نمیکردم تو جمعشون ساکت باشم ولی بودم.هیچی برا گفتن نداشتم.اصلا حرفم نمیومد.
کاش زود تر دانشگاه ها باز بشه خیلی بچه های پایه ای هستن و باهاشون خوشمیگذره
البته هممون داخل گپ دانشگاه خیلی شیطون تر ملاقات امروز بودیم