روز سه شنبه کلاس حسابان داشتیم.این هفته که گذشت شیفت ظهر بودیم.دوتا از بچه ها با اقا هاشون اومدن چند تایی هم پیاده با هم.من و دو سه تای دیگه هم با سرویس رفتیم.چند تایی که پیاده میومدن توی مسیر دو کیلو اش کشک و دو تا نون سنگک خریده بودن.اینارو گفتم مقدارشو بدونید 

بعد ما ساعت شش ربع کم کلاس داشتیم و شش بیست کم اموزشگاه بودیم.

تا خود ساعت شش داشتیم توی سرما توی حیاط اش میخوردیم خخخخخخخ حالا ما تعدادمون زیاد نبود و اون مقدار اش واقعا خیلییییی بود.

برای منشی اونجا و دبیرمون سوژه شده بودیم خخخخخخخ 

خلاصه چشمتون روز بد نبینه اخر هم دعوا شد خخخخ ندا ظرف برداشت و فرارررر 

جاتون خالی

اگر بودید خیلی خوش میگذشت بهتون خخخخ با ما بگردید چند سال جوون تر میشید


اینم عکس